سه عامل اصلی توسعه کشور
توسعه یک کشور به سه عامل مهم وابسته است که روی هم تأثیر متقابل دارند:
-
دولتمردانی که بتوانند قوانین و برنامههای مترقیانه ای برای توسعه کشور تدوین کنند و بر اجرای آن نظارت نمایند،
-
سرمایه گذارانی که بتوانند به عنوان بخش خصوصی به اجرای برنامهها بپردازند،
-
نخبگان و دانشگاهیانی که بتوانند راهبردها و راهکارهای لازم را ارائه دهند.
وظیفه دانشگاه «تربیت نیروی انسانی متخصص، توسعه علم (تجربی و انسانی)، و گسترش فناوری» است. آن که بذر تولید می کند، همان نیست که باید بذر را در مزرعه بکارد؛ بذرگر با برزگر فرق دارد. به طور کلی، دانشگاه برای حل مشکلات کشور راهکار علمی ارائه میدهد ولی اجرای آن با آن دو عامل دیگر است. اگر آن دو عامل کار خود را درست انجام ندهند، آیا انصاف است که تمام مشکلات پیش آمده به پای دانشگاهیان گذاشته شود؟!
در چند دهه اخیر، مهلکترین ضربه به علم و فناوری کشور که دانشگاهها را هم تحت تأثیر خود قرار داد، حذف اعزام دانشجو برای تحصیل در دوره های دکتری در علوم ریاضی به خارج از کشور و تخصیص حقالزحمه برای اعضای هیئت علمی در ازای راهنمایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (در فقدان یک سیستم نظاممند برای تعیین صلاحیت استادان راهنما و نظارت بر کار آنها) بوده است که در کنار ضعف در تعاملات بینالمللی، بسیاری از دانشگاههای ما را کم و بیش با مشکلات زیر روبرو کرده است:
-
تعداد زیاد دانشاموختگان بیکار،
-
بازتولید تخصصهای تکراری،
-
فاصله گرفتن از علم و فناوری روز،
-
ضعف علمی و انجام تحقیقات غیراصیل،
-
پژوهش روی مسائلی که اهمیت و خواهان ندارند.
در همین راستا باید گفت که بعضی افراد با زیر سوال بردن مقالات پژوهشی محققان کشور، کار آنان را کم اهمیت و بیفایده جلوه می دهند. البته نباید به «مقاله نویسی» اصالت داد بلکه باید به «پژوهش برنامه محور» که همجهت و همافق با نیازهای علم، صنعت و جامعه باشد و در جریان اصلی پژوهشها در سطح بین المللی صورت گیرد اصالت و بها داده شود. بارها گفتهایم که مقاله «گزارش مستند نتایج پژوهش» است. با انتشار مقاله در مجلات معتبر بینالمللی، دستاوردهای حاصل از تحقیق هر پژوهشگر، رويتپذیر، نقدپذیر، و کاربستپذیر میشود و به این ترتیب دوغ و دوشاب و محقق و شبه محقق از هم تمیز داده میشوند. بنابراین، انتشار دستاوردهای پژوهشی در مجلات تخصصی بینالمللی فاخر، بخش اجتنابناپذیری از هر پژوهش است.
بخش مهمی از مشکلات ذکر شده به این برمیگردد که عدهای از سیاستمداران درک کامل و صحیحی از چرخه علم و فناوری و حتی مفاهیمی مانند علم، فناوری، توسعه پایدار، ارتباطات بینالمللی و تأثیرگذاری اجتماعی ندارند. عمده توجه درکشورهای درحال توسعه مانند ایران معطوف به تحقیقات زود بازده است و غالباً به پژوهشهای بنیادینی که زیربنای تحقیقات در مهندسی و سایر علوم را تشکیل میدهد و البته ممکن است دههها بعد نتایج آنها کاربرد پیدا کند، اهمیت لازم داده نمیشود. در حالی که سیاستگذاران باید بتوانند افق را ببینند و دورنمایی درخشان را ترسیم و برای رسیدن به آن تلاش کنند، به مسائل نزدیک و حتی غیرعلمی توجه دارند و بنابراین نمیتوانند به علوم (به طور اعم) برای داشتن علم و فناوری عمیق و ریشه دار به سوی توسعه پایدار توجه لازم را معمول دارند و لذا موجبات یآس و ناامیدی را درجامعه فراهم مینمایند.
محمد صال مصلحیان
دانشگاه فردوسی مشهد